IRANIAN CHURCH FOR CHRIST

داستانهای کتاب مقدس ابرام و لوط



ابرام و لوط
خانواده های فرزندان نوح کم کم رشد کرده و زیاد شدند تا جایی که تمام دنیا را در بر گرفتند.اما خیلی زود افکار و اعمال آنها نیز شریرانه شد. روز بروز بر تعداد افرادی که بتهای سنگی و چوبی را می پرستیدند اضافه می شد. آنها خدای حقیقی را نمی طلبیدند. پس خداوند درمیان آنان مردی را یافت که با دیگران متفاوت بود. این مرد ابرام بود. او همیشه دعاهایش رانزد خدای زنده و حقیقی برده و تلاش میکرد اراده خدا را انجام دهد. خداوند گفت،ابرام،میخواهم از این محل فساد دور شوی و به تو نشان خواهم داد که کجا بروی.”با اینکه ابرام اراده خدا را نمی دانست ولی از خداوند اطاعت کرد. ابرام همسرش ساراو حیواناتشان را برداشته و خانه خود را در حران ترک کرد و برادر زاده اش لوط نیز به همراه حیواناتش به دنبال ابرام حرکت کرد. عاقبت ایشان به سرزمین کنعان که خداوند درموردش به ابرام گفته بود رسیدند. ایشان در کنعان خیمه های خود را بر پا کرده و زندگی تازه خود را شروع کردند. اما زود با مشکلات روبرو شدند. در آنجا به اندازه کافی برای همه حیوانات جا نبود. ابرام و لوط مجبور بودند از یکدیگر جدا شوند. لذا ابرام به لوط گفت،توتصمیم بگیر که از اینجا بروی یا اینکه بمانی.” لوط به طرف شهر سدوم نگاه کرد و دید که زمینهای اطراف آن بسیار زیبا و سرسبز بودند و پر از چشمه های آب. بنابراین او بهترین زمین را انتخاب کرد و تصمیم گرفت بطرف سدوم حرکت کند.
یک روز سه مرد نزد ابرام آمدند و به او گفتند خداوند میخواهد شهر سدوم را بخاطر شرارت مردمانش نابود کند. این مردان فرشتگانی از جانب خداوند بودند. یکی از بزرگترین گناهان مردم سدوم این بود که مردان با مردان و زنان با زنان ازدواج می کردند. خداوند میخواهدیک مرد با یک زن ازدواج کند. اما مردم سدوم به قانون خدا اهمیت نمی دادند. ابرام برای نجات سدوم نزد خدا شفاعت کرد. خداوند موافقت کرد که اگر ده مرد عادل در شهر سدوم پیدا شود او شهر را نابود نخواهد کرد. اما حتی ده نفر هم در آن شهر خدا را دوست نداشتند.وقتی فرشتگان به شهر سدوم رسیدند، لوط آنها را به گرمی استقبال کرد و ایشان را جهت سپری کردن شب به منزل خود آورد . آن فرشتگان به لوط هشدار دادند که خداوند سدوم را نابود خواهد نمود . صبح روز بعد به او گفتند،عجله کن، همسرت و دخترانت را برداشته و از این شهر خارج شوید.” آنها بسرعت لوط، همسر و دخترانش را از شهر خارج کرده، وبه آنها هشدار دادند که به عقب نگاه نکنند. سپس خداوند از آسمان بر سدوم آتش ریخت و شهر را سوزاند. زن لوط به عقب نگاه کرد و ستونی از نمک شد. این داستان به ما نشان میدهد که انتخابات ما در زندگی مهم است. لوط با خودخواهی تصمیم گرفته بود شهرسدوم را برای زندگی خود انتخاب کند که نتیجه آن از دست دادن همسر و خانه اش شد.ابرام، در هر شرایطی از اراده خدا اطاعت میکرد، حتی اگر دلیل آن را نمی فهمید، و به خاطرآن خداوند او را برکت داد.
(پیدایش فصل های ۱۲ و ۱۳ و ۱۸ و ۱۹)
(ابراهیم بخاطر ایمانی که به خدا داشت، دعوت او را اطاعت کرد و بسویسرزمینی که خدا وعده اش را داده بود، براه افتاد. او بدون آنکه بداند به کجا می رود، شهر و دیار خود را ترک گفت.
عبرانیان فصل ۱۱ آیه ۸)

1-                       ابرام همسرش و لوط را با خود به چه سرزمینی برد؟

2-                       چه کسی بهترین زمین را برای خود انتخاب کرد؟ آن زمین کجا بود؟


3-                       چرا خداوند سدوم را نابود کرد؟


آمین


IRANIAN CHURCH FOR CHRIST

Rev JOHN SMITH