IRANIAN CHURCH FOR CHRIST

داستانهای کتاب مقدس بخش اول



آدم و حوا

در روز ششم آفرینش، خلقت خدا در حقیقت زیبا بود. دشتها سبز، گلها شکوفا، پرندگان و حیوانات در جنگل ها به تکاپو مشغول بودند.

ولی هیچ انسانی، خانه ای، مزرعه ای و یا شهری روی زمین وجود نداشت.  

خداوند فرمود،انسان را شبیه خود بسازیم. او صاحب روح خواهد بود و بر تمام مخلوقات تسلط خواهد داشت.”

سپس خداوند از خاک زمین انسان را آفرید. در او روح حیات دمید و انسان تبدیل به یک آدم زنده گشت. و خداوند این اولین انسان را آدم نامید.

خداوند برای سکونت آدم، باغی بسیار زیبا در عدن آفرید که یک رود با آب شفاف در میان این باغ جاری
 بود
وظیفه آدم مراقبت و نگهداری این باغ بود. سپس خداوند حیوانات را نزد آدم آورد تا به میل خود آنها را نامگذاری کند.

ولی در این باغ کامل و زیبا آدم همنشینی نداشت. خداوند فرمود،خوب نیست آدم تنها بماند. کسی را خواهم آفرید که با او باشد و به او کمک کند.”

خداوند آدم را به خواب عمیقی فرو برد، و دنده ای از پهلویش برداشت. از آن دنده زنی را سرشت، و آدم اسم آن زن را حوا گذاشت
آدم و حوا عاشق یکدیگر بودند و با شادی، در این باغ زیبایی که خداوند برای سکونت به ایشان داده بود زندگی می کردند.

( پیدایش فصل ۱ آیه ۲۶ و فصل ۲)

(   تو را شکر می‌کنم‌ که‌ مرا اینچنین‌ شگفت‌انگیز آفریده‌ای‌! با تمام‌ وجود دریافته‌ام‌ که‌کارهای‌ تو عظیم‌ و شگفت‌انگیز است‌. مزامیر 139 – 14 )
  
اولین گناه

برای مدتی که ما زمان آنرا نمی دانیم، آدم و حوا در باغ زیبای عدن به آرامی زندگی می کردند

با خداوند مثل کسی که با دوستش صحبت می کند، حرف میزدند. هر آنچه خداوند به ایشان می گفت را انجام میدادند، و شرارت را نمی شناختند.

با این وجود لازم بود آدم و حوا یاد بگیرند که دستورات خداوند را اطاعت کنند. خداوند به آدم و حوا فرمود،

شما می توانید از میوه همه درختان باغ بخورید بجز یک درخت. اگر از میوه آن درخت بخورید خواهید مرد.”. شیطان، یعنی آن روح پلید که ما را به گناه وسوسه می کند  زن را به گناه وسوسه کرد.

شیطان به حوا گفت،تو نخواهی مرد. خدا خوب می داند اگر تو آن میوه را بخوری، حکمت خواهی یافت و قدرت تشخیص نیک و بد را خواهی داشت.”

حوا به حرف شیطان گوش داد. او به میوه درخت نگاه کرد و فکر کرد چه خوشمزه می تواند باشد، و چه عالی خواهد بود اگر

این میوه به او حکمت هم ببخشد. پس با نادیده گرفتن دستور خدا از میوه آن درخت خورد و مقداری هم به آدم داد و او نیز از آن میوه خورد.

در آن غروب وقتی آدم و حوا صدای خدا را شنیدند، مثل همیشه به حضور خدا نرفتند بلکه با ترس خودشان را مخفی کردند.

بخاطر بی اطاعتی شان، خداوند به حوا فرمود،تو از درد و مشکلات رنج خواهی برد، و شوهرت بر تو تسلط خواهد داشت.” 
و خدا به آدم گفت،چونکه به حرف همسرت گوش دادی و کار خطائی که به تو گفت را انجام دادی، تو نیز، تمام ایام عمرت با رنج و سختی و عرق پیشانی در میان خار و خاشاک زحمت خواهی کشید.” 

خداوند شیطان را  لعنت کرد. آدم و حوا دیگر اجازه نداشتند در آن باغ زیباسکونت کنند. خداوند آنها را از باغ عدن بیرون راند .

(پیدایش فصل ۳)

(   آدم باعث شد که عده زیادی گناهکار شوند، اما مسیح باعث شد که خدا بسیاری را “بی گناه “ بحساب آورد، زیرا از خدا اطاعت کرد و بر روی صلیب کشته شد.رومیان 5 – 19 )

1 -   چه کسی آدم و حوا را آفرید؟

خداوند قادر و مطلق

2 -   چه کسی حیواناتی که خداوند آفریده بود را نامگذاری کرد؟
آدم

3 -   آدم و حوا در کدام باغ زندگی میکردند؟  
عدن

4 - چه کسی حوا را وسوسه نمود ؟ 
شیطان
5 -   چرا آدم و حوا خود را از خداوند پنهان نمودند؟
از ترس و شرم عملی که انجام داده بودند


6 - چه کسی آدم وحوا را از باغ عدن بیرون راند؟

خداوند

آمین

Rev John Smith